معنی متعلق بودن
- متعلق بودن
- inter-relacionar
واژههای مرتبط با متعلق بودن
متعلق بودن
- متعلق بودن
- Interrelate
متعلق بودن
- متعلق بودن
- miteinander in Beziehung stehen
متعلق بودن
- متعلق بودن
- wzajemnie powiązać
متعلق بودن
- متعلق بودن
- взаимосвязывать
متعلق بودن
- متعلق بودن
- взаємопов'язувати
متعلق بودن
- متعلق بودن
- wederzijds in verband staan
متعلق بودن
- متعلق بودن
- interrelacionar
متعلق بودن
- متعلق بودن
- interrelier
متعلق بودن
- متعلق بودن
- interrelare
