معنی متلاشی کردن
متلاشی کردن
desintegrar
تصویر متلاشی کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با متلاشی کردن
متلاشی کردن
متلاشی کردن
Disintegrate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
متلاشی کردن
متلاشی کردن
desintegrieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
متلاشی کردن
متلاشی کردن
rozkładać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
متلاشی کردن
متلاشی کردن
разрушаться
دیکشنری فارسی به روسی
متلاشی کردن
متلاشی کردن
розпадатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
متلاشی کردن
متلاشی کردن
desintegreren
دیکشنری فارسی به هلندی
متلاشی کردن
متلاشی کردن
desintegrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
متلاشی کردن
متلاشی کردن
désintégrer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
متلاشی کردن
متلاشی کردن
disintegrare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی