معنی مبارزه کردن
مبارزه کردن
contender, enfrentar
تصویر مبارزه کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با مبارزه کردن
مبارزه کردن
مبارزه کردن
کارزار کردن جنگیدن
فرهنگ لغت هوشیار
مبارزه کردن
مبارزه کردن
Contend, Tackle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مبارزه کردن
مبارزه کردن
kämpfen, angreifen
دیکشنری فارسی به آلمانی
مبارزه کردن
مبارزه کردن
walczyć, zmagać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
مبارزه کردن
مبارزه کردن
бороться , бороться с
دیکشنری فارسی به روسی
مبارزه کردن
مبارزه کردن
боротися , боротися з
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مبارزه کردن
مبارزه کردن
strijden, aanpakken
دیکشنری فارسی به هلندی
مبارزه کردن
مبارزه کردن
contender, abordar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مبارزه کردن
مبارزه کردن
lutter, s'attaquer à
دیکشنری فارسی به فرانسوی