معنی لکه انداختن
لکه انداختن
passar, manchar
تصویر لکه انداختن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با لکه انداختن
لکه انداختن
لکه انداختن
Smear, Smudge, Stain
دیکشنری فارسی به انگلیسی
لکه انداختن
لکه انداختن
bestreichen, schmutzen, beflecken
دیکشنری فارسی به آلمانی
لکه انداختن
لکه انداختن
smarować, plamić
دیکشنری فارسی به لهستانی
لکه انداختن
لکه انداختن
мазать , загрязнять , пачкать
دیکشنری فارسی به روسی
لکه انداختن
لکه انداختن
мазати , забруднювати , забруднювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
لکه انداختن
لکه انداختن
smeren, bevlekken
دیکشنری فارسی به هلندی
لکه انداختن
لکه انداختن
untar, manchar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
لکه انداختن
لکه انداختن
enduire, tacher
دیکشنری فارسی به فرانسوی
لکه انداختن
لکه انداختن
spalmare, macchiare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی