معنی کاشت کردن
کاشت کردن
enxertar, plantar, semear
تصویر کاشت کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با کاشت کردن
کاشت کردن
کاشت کردن
Graft, Plant, Sow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کاشت کردن
کاشت کردن
veredeln, pflanzen, säen
دیکشنری فارسی به آلمانی
کاشت کردن
کاشت کردن
szczepić, sadzić, siać
دیکشنری فارسی به لهستانی
کاشت کردن
کاشت کردن
прививать , сажать , сеять
دیکشنری فارسی به روسی
کاشت کردن
کاشت کردن
прищеплювати , садити , сіяти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کاشت کردن
کاشت کردن
injertar, plantar, sembrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کاشت کردن
کاشت کردن
greffer, planter, semer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کاشت کردن
کاشت کردن
innestare, piantare, seminare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
کاشت کردن
کاشت کردن
enten, planten, zaaien
دیکشنری فارسی به هلندی