ترجمه کشتی گرفتن به پرتغالی - دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با کشتی گرفتن
کشتی گرفتن
- کشتی گرفتن
- گلاویز شدن دو تن با هم تا یکی دیگر را زمین زند مصارعت: ای خواجه سرمستک شدی بر عاشقان خنبک زدی مست خداوندی خود کشتی گرفتی با خدا. (دیوان کبیر)
فرهنگ لغت هوشیار
کشتی گرفتن
- کشتی گرفتن
- گلاویز شدن دو تن با هم تا یکی دیگری را زمین زند
فرهنگ فارسی معین