معنی کج کلاه
کج کلاه
torto
تصویر کج کلاه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با کج کلاه
کج کلاه
کج کلاه
کسی که کلاه را کج بر سر می گذارد
کنایه از معشوق زیبا و مغرور
فرهنگ فارسی عمید
کج کلاه
کج کلاه
کنایه از مغرور، خودپسند
فرهنگ فارسی معین
کج کلاه
کج کلاه
Wry
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کج کلاه
کج کلاه
schief
دیکشنری فارسی به آلمانی
کج کلاه
کج کلاه
krzywy
دیکشنری فارسی به لهستانی
کج کلاه
کج کلاه
кривой
دیکشنری فارسی به روسی
کج کلاه
کج کلاه
кривий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کج کلاه
کج کلاه
torcido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کج کلاه
کج کلاه
tordu
دیکشنری فارسی به فرانسوی