معنی قابل فرض
- قابل فرض
- assumível, presumível
واژههای مرتبط با قابل فرض
قابل فرض
- قابل فرض
- انگاشتنی
قابل فرض
- قابل فرض
- Assumable, Presumable
قابل فرض
- قابل فرض
- annehmbar, vermutbar
قابل فرض
- قابل فرض
- przypuszczalny
قابل فرض
- قابل فرض
- предполагаемый
قابل فرض
- قابل فرض
- передбачуваний , ймовірний
قابل فرض
- قابل فرض
- asumible, presumible
قابل فرض
- قابل فرض
- assumable, présumable
قابل فرض
- قابل فرض
- assunibile, presumibile
