معنی قابل سوختن
قابل سوختن
inflamável
تصویر قابل سوختن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با قابل سوختن
قابل سوختن
قابل سوختن
Burnable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل سوختن
قابل سوختن
brennbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل سوختن
قابل سوختن
łatwopalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل سوختن
قابل سوختن
горючий
دیکشنری فارسی به روسی
قابل سوختن
قابل سوختن
горючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل سوختن
قابل سوختن
inflamable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل سوختن
قابل سوختن
inflammable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابل سوختن
قابل سوختن
infiammabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل سوختن
قابل سوختن
brandbaar
دیکشنری فارسی به هلندی