معنی قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
colocar na prateleira
تصویر قفسه گذاشتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
Shelve
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
помещать на полку
دیکشنری فارسی به روسی
قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
ins Regal stellen
دیکشنری فارسی به آلمانی
قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
postawić na półce
دیکشنری فارسی به لهستانی
قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
ставити на полицю
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
archivar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
mettre en étagère
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
mettere su uno scaffale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قفسه گذاشتن
قفسه گذاشتن
op de plank leggen
دیکشنری فارسی به هلندی