معنی غیرفعال
غیرفعال
disfuncional, inoperável
تصویر غیرفعال
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با غیرفعال
غیرفعال
غیرفعال
بی کنش
فرهنگ واژه فارسی سره
غیرفعال
غیرفعال
Dysfunctional, Inoperable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
غیرفعال
غیرفعال
дисфункциональный , неисправный
دیکشنری فارسی به روسی
غیرفعال
غیرفعال
dysfunktional, nicht funktionsfähig
دیکشنری فارسی به آلمانی
غیرفعال
غیرفعال
дисфункціональний , неоперабельний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
غیرفعال
غیرفعال
dysfunkcyjny, nieoperacyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
غیرفعال
غیرفعال
disfuncional, inoperable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
غیرفعال
غیرفعال
dysfonctionnel, inopérable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
غیرفعال
غیرفعال
disfunzionale, inoperabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی