معنی شاخه کردن
شاخه کردن
ramificar
تصویر شاخه کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با شاخه کردن
شاخه کردن
شاخه کردن
Branch
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شاخه کردن
شاخه کردن
разветвляться
دیکشنری فارسی به روسی
شاخه کردن
شاخه کردن
verzweigen
دیکشنری فارسی به آلمانی
شاخه کردن
شاخه کردن
гілкувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شاخه کردن
شاخه کردن
rozgałęziać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
شاخه کردن
شاخه کردن
分支
دیکشنری فارسی به چینی
شاخه کردن
شاخه کردن
ramificare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شاخه کردن
شاخه کردن
ramificar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شاخه کردن
شاخه کردن
ramifier
دیکشنری فارسی به فرانسوی