معنی زخم برداشتن
زخم برداشتن
deixar cicatriz
تصویر زخم برداشتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با زخم برداشتن
زخم برداشتن
زخم برداشتن
Scar
دیکشنری فارسی به انگلیسی
زخم برداشتن
زخم برداشتن
оставлять шрам
دیکشنری فارسی به روسی
زخم برداشتن
زخم برداشتن
Narben hinterlassen
دیکشنری فارسی به آلمانی
زخم برداشتن
زخم برداشتن
залишати шрам
دیکشنری فارسی به اوکراینی
زخم برداشتن
زخم برداشتن
zostawiać bliznę
دیکشنری فارسی به لهستانی
زخم برداشتن
زخم برداشتن
留下伤疤
دیکشنری فارسی به چینی
زخم برداشتن
زخم برداشتن
lasciare una cicatrice
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
زخم برداشتن
زخم برداشتن
dejar cicatriz
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
زخم برداشتن
زخم برداشتن
laisser une cicatrice
دیکشنری فارسی به فرانسوی