ترجمه دم زدن به پرتغالی - دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با دم زدن
دم زدن
- دم زدن
- نفس کشیدن، تنفس کردن
کنایه از لب به سخن گشودن، حرف زدن
فرهنگ فارسی عمید
دم زدن
- دم زدن
- نفس کشیدن، نفس تازه کردن، حرف زدن، ادعا کردن، کنایه از تأخیر کردن
فرهنگ فارسی معین