معنی خم شدن
خم شدن
dobrar, curvar-se
تصویر خم شدن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با خم شدن
خم شدن
خم شدن
Bend, Stoop
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خم شدن
خم شدن
сгибаться , наклоняться
دیکشنری فارسی به روسی
خم شدن
خم شدن
sich bücken
دیکشنری فارسی به آلمانی
خم شدن
خم شدن
згинати , нахилятися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
خم شدن
خم شدن
zginać, schylać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
خم شدن
خم شدن
弯曲 , 弯腰
دیکشنری فارسی به چینی
خم شدن
خم شدن
piegarsi, chinarsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خم شدن
خم شدن
doblarse, agacharse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
خم شدن
خم شدن
se pencher
دیکشنری فارسی به فرانسوی