معنی خش خش کردن
خش خش کردن
ranger, farfalhar
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با خش خش کردن
خش خش کردن
خش خش کردن
Creak, Rustle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خش خش کردن
خش خش کردن
скрипеть , шелестеть
دیکشنری فارسی به روسی
خش خش کردن
خش خش کردن
knarren, rascheln
دیکشنری فارسی به آلمانی
خش خش کردن
خش خش کردن
скрипіти , шелестіти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
خش خش کردن
خش خش کردن
skrzypieć, szeleścić
دیکشنری فارسی به لهستانی
خش خش کردن
خش خش کردن
吱吱作响 , 沙沙作响
دیکشنری فارسی به چینی
خش خش کردن
خش خش کردن
scricchiolare, frusciare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خش خش کردن
خش خش کردن
crujir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
خش خش کردن
خش خش کردن
grincer, bruire
دیکشنری فارسی به فرانسوی