معنی حرص
حرص
voracidade
تصویر حرص
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با حرص
حرص
حرص
آز
فرهنگ واژه فارسی سره
حرص
حرص
ولع، طمع، آرزو، هوا، زیادت جویی، حریصی
فرهنگ لغت هوشیار
حرص
حرص
زیاده خواهی، افزون طلبی، خشم
فرهنگ فارسی عمید
حرص
حرص
آز، آزمندی
فرهنگ فارسی معین
حرص
حرص
Voracity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
حرص
حرص
прожорливость
دیکشنری فارسی به روسی
حرص
حرص
Gefräßigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
حرص
حرص
ненажерливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
حرص
حرص
łakomstwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
حرص
حرص
贪婪
دیکشنری فارسی به چینی