معنی تقریبی کردن
تقریبی کردن
aproximar
تصویر تقریبی کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با تقریبی کردن
تقریبی کردن
تقریبی کردن
Approximate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تقریبی کردن
تقریبی کردن
приблизительно
دیکشنری فارسی به روسی
تقریبی کردن
تقریبی کردن
schätzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تقریبی کردن
تقریبی کردن
наближати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تقریبی کردن
تقریبی کردن
szacować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تقریبی کردن
تقریبی کردن
估计
دیکشنری فارسی به چینی
تقریبی کردن
تقریبی کردن
approssimare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تقریبی کردن
تقریبی کردن
aproximar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تقریبی کردن
تقریبی کردن
approximer
دیکشنری فارسی به فرانسوی