ترجمه پژمرده به پرتغالی - دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با پژمرده
پژمرده
- پژمرده
- افسرده غمناک اندوهگین، پلاسیده خشک شده خوشیده، بی طراوت بی رونق: (گیاهان ز خشک و ز تر بر گزید ز پژمرده و هر چه رخشنده دید) (فردوسی)
فرهنگ لغت هوشیار
پژمرده
- پژمرده
- اندوهگین، افسرده، بی طراوت، بی رونق، پلاسیده، خشک شده
فرهنگ فارسی معین