معنی به طور فرسوده
به طور فرسوده
de forma deteriorada
تصویر به طور فرسوده
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با به طور فرسوده
به طور فرسوده
به طور فرسوده
Decrepitly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور فرسوده
به طور فرسوده
обветшало
دیکشنری فارسی به روسی
به طور فرسوده
به طور فرسوده
verfallen
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور فرسوده
به طور فرسوده
занедбано
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور فرسوده
به طور فرسوده
w opłakanym stanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور فرسوده
به طور فرسوده
破旧地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور فرسوده
به طور فرسوده
decrepito
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور فرسوده
به طور فرسوده
de manera deteriorada
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور فرسوده
به طور فرسوده
de manière décrépite
دیکشنری فارسی به فرانسوی