معنی به طور عبوس
- به طور عبوس
- de maneira sombría
واژههای مرتبط با به طور عبوس
به طور عبوس
- به طور عبوس
- Sullenly
به طور عبوس
- به طور عبوس
- угрюмо
به طور عبوس
- به طور عبوس
- trübsinnig
به طور عبوس
- به طور عبوس
- похмуро
به طور عبوس
- به طور عبوس
- ponuro
به طور عبوس
- به طور عبوس
- 阴沉地
به طور عبوس
- به طور عبوس
- con aria cupa
به طور عبوس
- به طور عبوس
- de manera sombría
به طور عبوس
- به طور عبوس
- d'un air maussade
