معنی به طور شکسته
به طور شکسته
de maneira quebrada
تصویر به طور شکسته
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با به طور شکسته
به طور شکسته
به طور شکسته
Brokenly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور شکسته
به طور شکسته
сломано
دیکشنری فارسی به روسی
به طور شکسته
به طور شکسته
zerbrochen
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور شکسته
به طور شکسته
поламаним
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور شکسته
به طور شکسته
złamany
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور شکسته
به طور شکسته
破碎地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور شکسته
به طور شکسته
rotto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور شکسته
به طور شکسته
de manera rota
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور شکسته
به طور شکسته
de manière brisée
دیکشنری فارسی به فرانسوی