معنی به طور خورنده
به طور خورنده
de maneira corrosiva
تصویر به طور خورنده
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با به طور خورنده
به طور خورنده
به طور خورنده
Corrosively
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور خورنده
به طور خورنده
коррозийно
دیکشنری فارسی به روسی
به طور خورنده
به طور خورنده
korrosiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور خورنده
به طور خورنده
корозійно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور خورنده
به طور خورنده
korozyjnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور خورنده
به طور خورنده
腐蚀性地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور خورنده
به طور خورنده
in modo corrosivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور خورنده
به طور خورنده
de manera corrosiva
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور خورنده
به طور خورنده
de manière corrosive
دیکشنری فارسی به فرانسوی