معنی به طور تابع
- به طور تابع
- subordinadamente
واژههای مرتبط با به طور تابع
به طور تابع
- به طور تابع
- Subordinately
به طور تابع
- به طور تابع
- подчиненно
به طور تابع
- به طور تابع
- untergeordnet
به طور تابع
- به طور تابع
- підпорядковано
به طور تابع
- به طور تابع
- podporządkowany
به طور تابع
- به طور تابع
- 下级地
به طور تابع
- به طور تابع
- subordinatamente
به طور تابع
- به طور تابع
- subordinadamente
به طور تابع
- به طور تابع
- subordonné
