معنی به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
radioativamente
تصویر به طور پرتوزا
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
Radioactively
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
радиоактивно
دیکشنری فارسی به روسی
به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
radioaktiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
радіоактивно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
radioaktywnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
放射性地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
radioattivamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
radioactivamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور پرتوزا
به طور پرتوزا
de manière radioactive
دیکشنری فارسی به فرانسوی