معنی به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
de forma epidêmica
تصویر به طور اپیدمی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
Epidemically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
эпидемически
دیکشنری فارسی به روسی
به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
epidemisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
епідемічно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
epidemicznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
流行病学地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
in modo epidemico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
epidémicamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور اپیدمی
به طور اپیدمی
de manière épidémique
دیکشنری فارسی به فرانسوی