معنی الگو ساختن
الگو ساختن
moldar
تصویر الگو ساختن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با الگو ساختن
الگو ساختن
الگو ساختن
Pattern
دیکشنری فارسی به انگلیسی
الگو ساختن
الگو ساختن
создавать образец
دیکشنری فارسی به روسی
الگو ساختن
الگو ساختن
mustern
دیکشنری فارسی به آلمانی
الگو ساختن
الگو ساختن
створювати зразок
دیکشنری فارسی به اوکراینی
الگو ساختن
الگو ساختن
tworzyć wzór
دیکشنری فارسی به لهستانی
الگو ساختن
الگو ساختن
塑造
دیکشنری فارسی به چینی
الگو ساختن
الگو ساختن
modellare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
الگو ساختن
الگو ساختن
modelar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
الگو ساختن
الگو ساختن
modeler
دیکشنری فارسی به فرانسوی