معنی از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
desmamar
تصویر از شیر دور کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
Wean
دیکشنری فارسی به انگلیسی
از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
отнимать от груди
دیکشنری فارسی به روسی
از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
abstillen
دیکشنری فارسی به آلمانی
از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
відучувати від грудей
دیکشنری فارسی به اوکراینی
از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
odstawić od piersi
دیکشنری فارسی به لهستانی
از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
断奶
دیکشنری فارسی به چینی
از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
svezzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
destetar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
از شیر دور کردن
از شیر دور کردن
sevrer
دیکشنری فارسی به فرانسوی