معنی کوتاه کردن
کوتاه کردن
zmniejszać, skracać, przyciąć
تصویر کوتاه کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
واژههای مرتبط با کوتاه کردن
کوتاه کردن
کوتاه کردن
از درازی و بلندی چیزی کم کردن، مختصر کردن
فرهنگ فارسی عمید
کوتاه کردن
کوتاه کردن
کم کردن طول یا ارتفاع چیزی، کاستن، قطع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
کوتاه کردن
کوتاه کردن
Dwarf, Shorten, Truncate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کوتاه کردن
کوتاه کردن
ananizar, encurtar, truncar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کوتاه کردن
کوتاه کردن
verkleinern, kürzen, abschneiden
دیکشنری فارسی به آلمانی
کوتاه کردن
کوتاه کردن
уменьшать , сокращать , усекать
دیکشنری فارسی به روسی
کوتاه کردن
کوتاه کردن
зменшувати , скорочувати , обрізати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کوتاه کردن
کوتاه کردن
enanizar, acortar, truncar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کوتاه کردن
کوتاه کردن
rater, raccourcir, tronquer
دیکشنری فارسی به فرانسوی