معنی کنترل کردن
کنترل کردن
kontrolować, trzymać w ryzach
تصویر کنترل کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
⚡ جستجوی واژه " کنترل کردن " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...