معنی قابل سکونت
قابل سکونت
nadający się do zamieszkania
تصویر قابل سکونت
دیکشنری فارسی به لهستانی
واژههای مرتبط با قابل سکونت
قابل سکونت
قابل سکونت
Habitable, Habitably
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل سکونت
قابل سکونت
habitável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل سکونت
قابل سکونت
bewohnbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل سکونت
قابل سکونت
пригодный для жилья
دیکشنری فارسی به روسی
قابل سکونت
قابل سکونت
придатний для проживання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل سکونت
قابل سکونت
habitable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل سکونت
قابل سکونت
habitable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابل سکونت
قابل سکونت
abitabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل سکونت
قابل سکونت
bewoonbaar
دیکشنری فارسی به هلندی