معنی قابل اثبات قابل اثبات wykonalnie, obalalny, weryfikowalny تصویر قابل اثبات دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل اثبات قابل اثبات de manière démonstrable, de manière réfutable, vérifiable دیکشنری فارسی به فرانسوی