معنی سیلی زدن سیلی زدن uderzać, chłostać, dawać klapsa, spoliczkować تصویر سیلی زدن دیکشنری فارسی به لهستانی
سیلی زدن سیلی زدن ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی زدن، چَک زَدَن، توگوشی زَدَن، کِشیده زَدَن، لَت زَدَن، تَپانچِه زَدَن، کاز زَدَن، سَرچَنگ زَدَن، صَفعِه زَدَن، صَفع فرهنگ فارسی عمید