معنی دورویی دورویی niebezpośredni, obłuda, dwulicowość, dwuznaczność تصویر دورویی دیکشنری فارسی به لهستانی
دورویی دورویی دورو بودن، نفاق، تزویر، دورنگی، تظاهر به دوستی و پنهان داشتن کینه و دشمنی فرهنگ فارسی عمید