معنی در قفس انداختن
در قفس انداختن
zamknąć w klatce
تصویر در قفس انداختن
دیکشنری فارسی به لهستانی
واژههای مرتبط با در قفس انداختن
در قفس انداختن
در قفس انداختن
Cage
دیکشنری فارسی به انگلیسی
در قفس انداختن
در قفس انداختن
запирать в клетку
دیکشنری فارسی به روسی
در قفس انداختن
در قفس انداختن
in einen Käfig sperren
دیکشنری فارسی به آلمانی
در قفس انداختن
در قفس انداختن
запирати в клітку
دیکشنری فارسی به اوکراینی
در قفس انداختن
در قفس انداختن
关进笼子
دیکشنری فارسی به چینی
در قفس انداختن
در قفس انداختن
enjaular
دیکشنری فارسی به پرتغالی
در قفس انداختن
در قفس انداختن
mettere in gabbia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
در قفس انداختن
در قفس انداختن
enjaular
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
در قفس انداختن
در قفس انداختن
enfermer dans une cage
دیکشنری فارسی به فرانسوی