معنی حفاظت
حفاظت
konserwacja, ochrona
تصویر حفاظت
دیکشنری فارسی به لهستانی
واژههای مرتبط با حفاظت
حفاظت
حفاظت
پاسبانی، نگهداری
فرهنگ واژه فارسی سره
حفاظت
حفاظت
نگاهداری
فرهنگ لغت هوشیار
حفاظت
حفاظت
نگه داری، نگهبانی، حراست
فرهنگ فارسی عمید
حفاظت
حفاظت
نگاه داشتن
فرهنگ فارسی معین
حفاظت
حفاظت
Conservation, Protection
دیکشنری فارسی به انگلیسی
حفاظت
حفاظت
сохранение , защита
دیکشنری فارسی به روسی
حفاظت
حفاظت
Konservierung, Schutz
دیکشنری فارسی به آلمانی
حفاظت
حفاظت
збереження , захист
دیکشنری فارسی به اوکراینی
حفاظت
حفاظت
保护
دیکشنری فارسی به چینی