معنی تعویق انداختن
تعویق انداختن
opóźniać, przełożyć
تصویر تعویق انداختن
دیکشنری فارسی به لهستانی
واژههای مرتبط با تعویق انداختن
تعویق انداختن
تعویق انداختن
Delay, Postpone
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تعویق انداختن
تعویق انداختن
задерживать , отложить
دیکشنری فارسی به روسی
تعویق انداختن
تعویق انداختن
verzögern, verschieben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تعویق انداختن
تعویق انداختن
затримувати , відкласти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تعویق انداختن
تعویق انداختن
延迟 , 推迟
دیکشنری فارسی به چینی
تعویق انداختن
تعویق انداختن
atrasar, adiar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تعویق انداختن
تعویق انداختن
ritardare, posticipare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تعویق انداختن
تعویق انداختن
retrasar, posponer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تعویق انداختن
تعویق انداختن
retarder, reporter
دیکشنری فارسی به فرانسوی