معنی به طور ناتوان
به طور ناتوان
niezdolnie, bezradnie
تصویر به طور ناتوان
دیکشنری فارسی به لهستانی
واژههای مرتبط با به طور ناتوان
به طور ناتوان
به طور ناتوان
Incapably, Powerlessly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور ناتوان
به طور ناتوان
неспособно , беспомощно
دیکشنری فارسی به روسی
به طور ناتوان
به طور ناتوان
unfähig, machtlos
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور ناتوان
به طور ناتوان
нездатно , безсило
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور ناتوان
به طور ناتوان
无能地 , 无力地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور ناتوان
به طور ناتوان
incapazmente, impotentemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور ناتوان
به طور ناتوان
incapace, impotentemente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور ناتوان
به طور ناتوان
incapazmente, impotentemente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور ناتوان
به طور ناتوان
de manière incapable, impuissamment
دیکشنری فارسی به فرانسوی