معنی به طور ملایم
- به طور ملایم
- łagodnie, cicho
واژههای مرتبط با به طور ملایم
به طور ملایم
- به طور ملایم
- Mildly, Mutedly, Suavely
به طور ملایم
- به طور ملایم
- слегка , приглушенно , мягко
به طور ملایم
- به طور ملایم
- mild, gedämpft, sanft
به طور ملایم
- به طور ملایم
- м'яко
به طور ملایم
- به طور ملایم
- 温和地
به طور ملایم
- به طور ملایم
- levemente, suavemente
به طور ملایم
- به طور ملایم
- lievemente, dolcemente
به طور ملایم
- به طور ملایم
- levemente, suavemente
به طور ملایم
- به طور ملایم
- légèrement, doucement
