معنی به طور مشروط
به طور مشروط
warunkowo
تصویر به طور مشروط
دیکشنری فارسی به لهستانی
واژههای مرتبط با به طور مشروط
به طور مشروط
به طور مشروط
Conditionally, Qualifiedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور مشروط
به طور مشروط
условно
دیکشنری فارسی به روسی
به طور مشروط
به طور مشروط
bedingt, eingeschränkt
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور مشروط
به طور مشروط
умовно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور مشروط
به طور مشروط
条件下 , 有条件地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور مشروط
به طور مشروط
de forma condicional, condicionalmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور مشروط
به طور مشروط
condizionatamente, con riserva
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور مشروط
به طور مشروط
de manera condicional, condicionalmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور مشروط
به طور مشروط
de manière conditionnelle, de manière qualifiée
دیکشنری فارسی به فرانسوی