معنی به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
poklepać
تصویر به آرامی ضربه زدن
دیکشنری فارسی به لهستانی
واژههای مرتبط با به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
Pat
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
похлопывать
دیکشنری فارسی به روسی
به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
tätscheln
دیکشنری فارسی به آلمانی
به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
плескати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
轻拍
دیکشنری فارسی به چینی
به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
dar tapinhas
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
dare una pacca
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
dar una palmadita
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به آرامی ضربه زدن
به آرامی ضربه زدن
tapoter
دیکشنری فارسی به فرانسوی