ترجمه فساد به هلندی - دیکشنری فارسی به هلندی
معنی فساد
- فساد
- corruptie, verderving, immoraliteit, verkwisting, bederf, (NL) verrotting
تصویر فساد
دیکشنری فارسی به هلندی
واژههای مرتبط با فساد
فساد
- فساد
- تباه شدن، متلاشی شدن، از بین رفتن، تباهی، خرابی، نابودی، فتنه، آشوب، لهو و لعب، کینه، دشمنی
فرهنگ فارسی معین