ترجمه جدایی به هلندی - دیکشنری فارسی به هلندی
معنی جدایی
- جدایی
- apartheid, afstandelijkheid, afscheiding, dissociatie, scheiding
تصویر جدایی
دیکشنری فارسی به هلندی
واژههای مرتبط با جدایی
جدایی
- جدایی
- قطع رابطۀ زناشویی، طلاق، دوری، فراق، تفکیک مثلاً جدایی دین از سیاست
فرهنگ فارسی عمید
جدایی
- جدایی
- Apartness, Detachedness, Disaffiliation, Disassociation, Dissociation, Separation, Severance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
جدایی
- جدایی
- отдельность , отстраненность , отделение , диссоциация , разделение , разрыв
دیکشنری فارسی به روسی