جدول جو
جدول جو

معنی جدا کردن

جدا کردن
분리하다 , 분해하다 , 뿌리내리다 , 고립하다 , 고립시키다 , 구분하다 , 나누다 , 자르다
تصویری از جدا کردن
تصویر جدا کردن
دیکشنری فارسی به کره ای