معنی پراکنده
پراکنده
확산된 , 주근깨가 있는 , 흩어진 , 어지러운
تصویر پراکنده
دیکشنری فارسی به کره ای
⚡ جستجوی واژه " پراکنده " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...