معنی مرتکب شدن
مرتکب شدن
commettere, perpetrare
تصویر مرتکب شدن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
واژههای مرتبط با مرتکب شدن
مرتکب شدن
مرتکب شدن
Commit, Perpetrate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مرتکب شدن
مرتکب شدن
cometer, perpetrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مرتکب شدن
مرتکب شدن
begehen
دیکشنری فارسی به آلمانی
مرتکب شدن
مرتکب شدن
popełnić, popełniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
مرتکب شدن
مرتکب شدن
совершать
دیکشنری فارسی به روسی
مرتکب شدن
مرتکب شدن
скоювати , вчиняти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مرتکب شدن
مرتکب شدن
begaan
دیکشنری فارسی به هلندی
مرتکب شدن
مرتکب شدن
cometer, perpetrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مرتکب شدن
مرتکب شدن
commettre, perpétrer
دیکشنری فارسی به فرانسوی