معنی رگبار زدن
رگبار زدن
rivettare
تصویر رگبار زدن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
واژههای مرتبط با رگبار زدن
رگبار زدن
رگبار زدن
Rivet
دیکشنری فارسی به انگلیسی
رگبار زدن
رگبار زدن
заклепать
دیکشنری فارسی به روسی
رگبار زدن
رگبار زدن
nieten
دیکشنری فارسی به آلمانی
رگبار زدن
رگبار زدن
заклепувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
رگبار زدن
رگبار زدن
nitować
دیکشنری فارسی به لهستانی
رگبار زدن
رگبار زدن
铆接
دیکشنری فارسی به چینی
رگبار زدن
رگبار زدن
rebitar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
رگبار زدن
رگبار زدن
remachar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
رگبار زدن
رگبار زدن
riveter
دیکشنری فارسی به فرانسوی