معنی چاشنی زدن
چاشنی زدن
insaporire
تصویر چاشنی زدن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
واژههای مرتبط با چاشنی زدن
چاشنی زدن
چاشنی زدن
Spice
دیکشنری فارسی به انگلیسی
چاشنی زدن
چاشنی زدن
приправлять
دیکشنری فارسی به روسی
چاشنی زدن
چاشنی زدن
würzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
چاشنی زدن
چاشنی زدن
приправляти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
چاشنی زدن
چاشنی زدن
przyprawiać
دیکشنری فارسی به لهستانی
چاشنی زدن
چاشنی زدن
加香料
دیکشنری فارسی به چینی
چاشنی زدن
چاشنی زدن
temperar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
چاشنی زدن
چاشنی زدن
especiar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
چاشنی زدن
چاشنی زدن
épicer
دیکشنری فارسی به فرانسوی