معنی چسبنده
- چسبنده
- adesivamente, appiccicoso, coesivo
واژههای مرتبط با چسبنده
چسبنده
- چسبنده
- کسی یا چیزی که بدیگری چسبد، چیزی که دارای چسب باشد، میل کننده منحرف
چسبنده
- چسبنده
- ویژگی چیزی که به چیز دیگر بچسبد، ویژگی چیزی که دارای چسب باشد
چسبنده
- چسبنده
- Cohesive, Clinging, Adhesively
چسبنده
- چسبنده
- клеящимся , липкий , сплоченный
چسبنده
- چسبنده
- haftend, klebrig, kohäsiv
چسبنده
- چسبنده
- липко , липкий , згуртований
چسبنده
- چسبنده
- klejąco, lepki, spójny
چسبنده
- چسبنده
- 粘着地 , 粘性的 , 粘性的
چسبنده
- چسبنده
- de maneira adesiva, pegajoso, coeso
