معنی به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
operativamente
تصویر به طور عملیاتی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
واژههای مرتبط با به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
операционно , оперативно
دیکشنری فارسی به روسی
به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
betrieblich, operativ
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
операційно , оперативно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
operacyjnie, operatywnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
操作上地 , 手术上地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
operacionalmente, operativamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
operativamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
opérationnellement, de manière opérative
دیکشنری فارسی به فرانسوی
به طور عملیاتی
به طور عملیاتی
operationeel, operatief
دیکشنری فارسی به هلندی